ღرنگـــ ـــین. کمـــــ ــــانِ چــــ ـــادرِِ مشكــ ـــیِ مـــــنღ | ||
|
این چادر را...واین حجابم را...دوست دارم! ...حاضر نیستم با تمام دنیایم عوضش کنم... دوستش دارم و نمی فروشمش! آسودگی ام تا حال از باران نگاه عالمیان را خودم انتخاب کردم و دوستش دارم! این است دنیای من:)...دنیایی چادری... ذوق خارج از خانه بودنم به چادری بودنم است...به این که از حق خودم دفاع کنم... هر چه باشم و هر کجا باشم من چادری هستم...دوستش دارم... سر قبر نشسته بودم … باران می آمد. روی سنگ قبر نوشته بود: شهید مصطفی احمدی روشن …. دوستان سلام... دیروز رفتم نمایشگاه بین المللی موضوعش قرآن بود چیزی که بیشتر از همه جلب توجه میکرد البته بنظر من تابلوها و نقاشی هایی بو که انتهای سوله گذاشته بودند بیشتر در ارتباط با حجاب بود خصوصا نقاشی های گرافیکی اگر وقت کردید حتما یه سر بزنید... با هم رفتیم بیرون! یه چادر مشکی همیشه روی صندلی عقب ماشینه! بهش می گم : تو که هیچ وقت سرت نمی کنی چرا با خودت میاری؟ می گه: وقتی شب ها دیر می رم خونه لازمم میشه! واسه امنیت! چادر مشکی ای که وقتی امنیت باشد همراه تو نیست همیشه همراه من است! وقتی داشتم از تو عکس می گرفتم به من نگاه می کردی به منی که انگار بزرگی ات را در من می دیدی در من و چادر مشکی ام وقتی داشتم از تو عکس می گرفتم به تو نگاه می کردم به تویی که انگار کوچکی ام را در تو می دیدم در تو و چادر مشکی ات...
|
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |