کربلا بود و یک دشت از عطش
کربلا بود و یک گوهر توی تشت
کربلا بود و دل ها سوخته
چشم بر چشم مولا دوخته
کربلا بود و هزار عشق و وفا
کربلا بود و صدایی بی صدا
کربلا بود و غسل در
دریای خون
نغمه انا الیه راجعون
کربلا بود و آسمان نیلی
بر صورت دختران میخورد سیلی
حال چه ماندست از آن روز ها
به جز این دو روز تعطیلی ...